Back Home

اشعار محمل

اشعار ورودیه محرم


کربلا 3
الهم ارزقنا

از کوچیکیم عشق تو شد برای من بهونه ای
اونقده عاشقت شدم همه میگن دیونه ای

اون زمونا تا میدیدم دلم اسیر ماتمه
ندایی تو دلم میگفت بیا که باز محرمه

-----
از کوچه های عشق تو، خاطر ها تو سرمه
لباس سیامو میبینی این هدیه ی مادرمه

بازم صدایی تو دلم میگه بهار ماتمه
لباس سیامو بیارید ماه خدا محرمه

-----
یه دل دارم ماله تو همیشه دنباله تو
از اون قدیما بسته ی سیاهی شال تو

دلی که مست عشق توست خسته از این زمونه شد
بوی محرمو شنید یه بار دیگه دیونه شد

------
کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم میکرد
وقتی محرم می آمد لباس سیا تنم میکرد

بزرگ ترای من منو به مجلس تو برده اند
هوا مو داشته باش آقام منو به تو سپرده اند

علقمه
الهم الرزقنا

قتلگاه
خیمه گاه
مست تو ام باده و پیمونه بریز
کبوتر بال تو ام برای من دونه بریز

هرکی به من دونه بده من سر بامش نمی رم
اگه تو سنگم بزنی از سر کویی تو نمیرم

1387/10/6

صفحه قبل صفحه بعد