اى مادر حسین و حسن! دیده باز کن
حال على بین و سپس خواب ناز کن!
در کار من ز مرگ تو افتاده مشکلى
لطفى کن و ز کار على، عقده باز کن!
من آمدم که باز برم سوى خانه ات
بازآ به سوى خانه، مرا سر فراز کن!
اطفال تو، بهانه ى مادر گرفته اند
دستى پى نوازش ایشان دراز کن!
سجاده ى نماز تو افکنده زینبت
با پهلوى شکسته بیا و، نماز کن!
همسایگان، دعاى تُرا آرزو کنند
برخیز و رو به جانب محراب راز کن
از پاى تا به فرق (موید) بود نیاز
لطفى برین حقیر سراپا نیاز کن
سید رضا موید (موید)
1391/1/14
صفحه قبل
صفحه بعد