Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


من آن بی بال و پر مرغم که تو بال و پرم بودی
دگر تنهای تنهایم تو تنها یاورم بودی

یگانه تکیه گاه من شهید بی پناه من
امید من پناه من نه تنها همسرم بودی

زپا افتاده ام ای هست و بود رفته از دستم
که بعد از مصطفی تنها تو رکن دیگرم بودی

گل من تا ابد از باغبانت می کشم خجلت
که پامال خزان در پیش چشمان ترم بودی

تمام شهر با من دشمن و من یک تنه تنها
نه همسنگر خدا داند تو تنها سنگرم بودی

هر آنکس داشت با من دشمنی دیدم تو را می زد
قتیل انتقام جنگ بدر و خیبرم بودی

سرآپا درد بودی پیش چشم من ننالیدی
خدا را تا کجا فکر دل غم پرورم بودی نخل 2، ص 221
90/2/10
صفحه قبل صفحه بعد