Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


کو به کو منزل به منزل دیده را دریا کنم
گم شوم در اشک شاید مرگ را پیدا کنم

پای رفتن ده خداوندا من افتاده را
تا روم بیرون ز شهر و گریه در صحرا کنم

رو بگیرم از علی یا از حسن یا از حسین؟
ناله از داغ پسر یا گریه بر بابا کنم؟

طالب مرگم ولی قوت ندارد بازویم
تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم

تخته ی در، صفحه ی تاریخ غمهای علی ست
من به خون محسنم این صفحه را امضاء کنم

در دل شب سنگدلها می برند از ریشه اش
روز اگر در سایه ی نخلی عزا بر پا کنم

من دعا کردم اجل آید ملاقاتم ز راه
از چه باید در به روی قاتل خود وا کنم؟

کفن و دفن و قبر من باید نهان ماند ز خلق
تا که دشمن را به هر عصر و زمان رسوا کنم

هر زمان میثم به یاد من کند آغاز نظم
بر دا پر سوز او سوزی دگر اعطا کنم


غلام رضا سازگار
ودیعه الرسول ص 196
1391/1/29
صفحه قبل صفحه بعد