Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


دیگه کسی تو مدینه سراغ زهرا نمی یاد
دست شکسته رو ببین که دیگه بالا نمی یاد

من شنیدم تو کوچه ها به زخم دل نمک زدند
چون حسنت تو خواب می گفت مادرم و کتک زدند

زینب من می گفت بابا یه مژده یک خبر دارم
سفره نون خونمون گرفته بوی مادرم

اگه می خوای خداحافظی قشنگ و با نمک بشه
بیا با هم گریه کنیم تا دلمون خنک بشه

جون به لبم رسیده است این که به غم خو بگیری
تا کی می خوای عزیز من دستی به پهلو بگیری

امشب و مهمون منی تا کی می خوای رو بگیری
ببین دارم دق می کنم تا کی می خوای رو بگیری
1391/1/31
صفحه قبل صفحه بعد