Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


از نخست زندگی هرگز نمی شد باورم
که شود این خانه روزی قتلگاه همسرم

روزتنهایی که حتی یک نفر یارم نبود
دیدم آنجا پشت در افتاده تنها یاورم

او مرا میخواند و من آن روز دستم بسته بود
کاش آنجا جان من می شد برون از پیکرم

خاطرات همسر شب زنده دارم زنده ماند
از مناجات سحرگاهان زینب، دخترم

ای شب تاریک بازآ تا نهان از چشم خلق
قبر ناپیدای زهرا را بگیرم در برم


1393/1/15
صفحه قبل صفحه بعد