Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


با گریه عقده از دل من وا نمی‌شود
زخم جگر به اشک، مداوا نمی‌شود

تا دست من ورم نکند از غلاف تیغ
بند ستم ز دست علی وا نمی‌شود

شرمنده ام ز شوهر مظلوم خود علی
دست شکسته حامی مولا نمی‌شود

بر روی قبر من بنویسید دوستان
سیلی زدن مودت زهرا نمی‌شود

بر باب خانه ام بنویسید رهبری
مثل امام فاطمه تنها نمی‌شود

گفتم ز حبس دل کنم آزاد ناله را
دیدم کنار زینب کبری نمی‌شود

جز طفل من که یار علی گشت پشت در
شش‌ماهه ای فدایی بابا نمی‌شود

من پشت در ز پای فتادم یکی نگفت
زهرا چرا ز روی زمین پا نمی‌شود

سقط ‌جنین و سیلی و ضرب غلاف تیغ
این احترام ام‌ابیها نمی‌شود

میثم بدون لطف و عنایات فاطمه
یک بیت از کتاب تو امضا نمی‌شود
90/2/10
صفحه قبل صفحه بعد