Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


ازتو آسمون چشات یه ستاره افتاده
بمیره زینب نفسات به شماره افتاده
ز ضربه ی دست عدو گوشواره افتاده

بمیرم برا نفس نفس زدن تو
بمیرم برا زخمای روی تن تو
بمیرم پرخون شده پیروهن تو

زهرا تنها با یک لشکر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا

اثر نهاده به بیناییم چنان سیلی
علی مقابل ایستاده تار میبینم
دری که سوخت در آتش زجای می افتد
دگر نیاز ندارد لگد به آن در زد


زهرا تنها با یک لشکر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا

ازتو آسمون چشات یه ستاره افتاده
بمیره زینب نفسات به شماره افتاده
ز ضربه ی دست عدو گوشواره افتاده

بمیرم برا نفس نفس زدن تو
بمیرم برا زخمای روی تن تو
بمیرم پرخون شده پیروهن تو

کوچه هیزم آتش مادر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا

مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
مگه یادم میره زخم روی بازوی مادر

زهرا تنها با یک لشکر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا

منو بزنید مادرمو نزنید

زهرا تنها با یک لشکر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا

شکسته از ضرب غلاف بازوان تو مادر
چه گویم از آتش و از گیسوان تو مادر
چه گویم از ضرب در و استخوان تو مادر

الهی بمیرم بر ا زخمای پهلوت
نبینم جای دست عدو روی ابروت
نبینم باباجون داره میسازه تابوت

مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها
مگه یادم میره دست کسی که میره بالا
مگه یادم میره روی زمین چادر زهرا

زهرا تنها با یک لشکر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا

مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
مگه یادم میره زخم روی بازوی مادر

1391/2/5
صفحه قبل صفحه بعد