Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


این بار دلم حسرت میخانه گرفته
موی قلمم را چه کسی شانه گرفته

نقاش نبودم ز سر ذوق کشیدم
شمعی که دلش بونه ی پروانه گرفته

من نوکری ام را ز عنایات تو دارم
قلبم اثرش را درِ این خانه گرفته

زهرا که به من منصب دربانی خود داد
از دست قضا نوکر دیوانه گرفته

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
--
از عرش رسیدی تو به دامان خدیجه
ای کوثر پیغمبر و ای جان خدیجه

از پیش تو زنهای قریشی همه رفتند
صد مریم و صد آسیه قربان خدیجه

زیباتر از آنی که به تصویر بیایی
روشن شده از نور تو چشمان خدیجه

شیرینی لبخند تو معنای بهشت است
یعنی به سر آمد غم پنهان خدیجه

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
--
خورشیدی و از فرط حیا زیر نقابی
هنگام وضو عکس رخ ماه در آبی

هم مادر ساداتی و هم مادر مایی
حیدر پدر خاک و شما اُم ترابی

یک روز نشد فکر گداهات نباشی
یک شب نشده بی غم همسایه بخوابی

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
--
خورشید شده مات تو یا حضرت زهرا
مدیون عنایات تو یا حضرت زهرا

ترسم که غلام تو سر از خاک برآرد
از لطف کرامات تو یا حضرت زهرا

هر روز نشستند ملائک سر راهت
دلخوش به ملاقات تو یا حضرت زهرا

انفاق نکن این همه مادر، که فقیران
شرمنده ی خیرات تو یا حضرت زهرا

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
--
ای عرش به نام تو و ای فرش به نامت
پیغمبر خاتم دهد هر روز سلامت

این خانه گمانم حرم امن الهیست
جبریل کبوتر شد و آمد سر بامت

زنهای جهان بر در این خانه کنیزند
مردان همه آماده که باشند غلامت

بیهوده نوشتیم غزل های زیادی
کار دل ما نیست نوشتن ز مقامت

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
--
خوب است که در حسرت دیدار تو باشیم
یا فاطمه تا روز ابد یار تو باشیم

هر چند نیازی به گداهات نداری
خوب است که ما گرمی بازار تو باشیم

ما نان و نمک خورده ی دستان شماییم
باید همگی شاعر دربار تو باشیم

باید بروم سمت مزاری که نداری
ای کاش شبی ما همه زوّار تو باشیم

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
--
ما ساخته از آب و گل پاک شماییم
ما سر به هواییم ولی خاک شماییم

دنیا همه اش مهریه ی مادرمان است
هر جا که بمیریم در املاک شماییم

با اشک عجینیم و ز دوزخ نهراسیم
والله که ما هیزم نمناک شماییم

دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم


احمد ایرانی نسب


1393/1/30
صفحه قبل صفحه بعد