Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


من که بازوی خدایم کمرم می‌شکند
بی‌تو یا فاطمه رکن دگرم می‌شکند

ای همه هست علی
مرو از دست علی
--
اول این سنگ‌دلان دست علی را بستند
دست من بسته شد و دست تو را بشکستند

ای همه هست علی
مرو از دست علی
--
بعد تو ای شده کاشانه ی من سنگر تو
کی حمایت کند از شوهر بی‌یاور تو؟

ای همه هست علی
مرو از دست علی
--
تو که یک عمر فقط دور و برم گردیدی
جان گرفتی سر دست و سپرم گردیدی

ای همه هست علی
مرو از دست علی
--
تو زدی ناله و من حبس شده فریادم
کاش ای فاطمه جان جای تو جان می‌دادم

ای همه هست علی
مرو از دست علی
--
تو در خانه زدی ناله و من سوخت دلم
تا قیامت به خدا از حسنینت خجلم

ای همه هست علی
مرو از دست علی
--
کاش آن لحظه که بازوی تو را بشکستند
عوض بازوی من چشم مرا می‌بستند

ای همه هست علی
مرو از دست علی
1391/2/5
صفحه قبل صفحه بعد