تو ای مادر آخر کجا میروی
غریب است بابا چرا میروی
مگر دوش زینب عسایت نبود
چرا مادرم بی عسا میروی
چرا بستری گشته بیت وحی
تو بیرون ز دارالشفا میروی
ز شهری که ماند است بابا غریب
تو ای با علی آشنا میروی
به بستر نخفتی تو حتی شبی
چرا خفته بر دستها میروی
بگویم بگریم دگر در بقل
چرا مادر از پیش ما میروی
گره شد غریبی به قلب پدر
تو ای خانه مشکل گشا میروی
1391/1/31
صفحه قبل
صفحه بعد