عمریست با عنایت تو گریه می کنم
تنها به قصد قربت تو گریه می کنم
عمریست پای بیرق مشکی روضه ها
در سایه سار رحمت تو گریه می کنم
گاهی ستاره می شوم و تا سپیده دم
در آسمان غربت تو گریه می کنم
قبرت که نیست دلخوشم از اینکه لاأقل
پایین پای هیئت تو گریه می کنم
آه ای ضریح گمشده! بانوی بی نشان!
در حسرت زیارت تو گریه می کنم
تا صبح در حوالی دلتنگی بقیع
با بوی یاس تربت تو گریه می کنم
تا تربت شهید اُحد پا به پای اشک
هرشب به رسم عادت تو گریه می کنم
گاهی به یاد هق هق آن پلک نیمه جان
در سوگ بی نهایت تو گریه می کنم
گاهی کنار روضه ات از دست می روم
از بسکه در مصیبت تو گریه می کنم
از ابتدای مرثیه هایت قدم قدم
تا کوچه ی شهادت تو گریه می کنم
90/2/13
صفحه قبل
صفحه بعد