بی یاد دوست، عقده ی دل وا نمیشود
وین کار، جز به خلوت شبها نمیشود
دامان اشک را بگذارم زدست دل
کاین صخره جز به اشک مصفا نمی شود
در شرع ماست گرچه تولا فروع دین
دین معنی اش به غیر تولا نمی شود
داخل شدن به حصن تولای اهل بیت
جز از دری که هست تبرا نمی شود
آن دل که مرده است ز روح ولایشان
با معجز مسیح هم احیا نمی شود
ما را گل از محبت زهرا سرشته اند
گر مهر او جدا ز دل ما نمی شود
در جمع اولیا و رسولان، خطیب عشق
جز در ثنای فاطمه، گویا نمیشود
گر مادر زمانه بسی دختر آورد
یک از هزار، مریم عذرا نمیشود
وز صد هزار مریم عذرا، به مرتبت
دیگر یکی چون حضرت زهرا نمیشود
سید رضا مؤید
1391/1/31
صفحه قبل
صفحه بعد