Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت زینب سلام الله علیها


دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته اعتکاف کنم

تاشوم مْحرم حریم دمشق
کعبة عشق را طواف کنم

سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین وشین وقاف کنم

حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم

اولین حرف وآخرین مطلب
السلام علیک یا زینب
--
السلام ای ملیکه الدنیا
السلام ای شفیعة العقبا

السلام ای نبیره ی یاسین
السلام ای نتیجه ی طاها

السلام ای سلالة الحیدر
السلام ای سلیلة الزهرا

السلام ای حسن زپا تا سر
السلام ای حسین سرتا پا

برده ای نورعین وعین نور
تو از این پنج نور فیض حضور
--
ای تو ناموس ایزد متعال
مای افتخار احمد وآل

فاطمه عصمت و علی خصلت
مجتبی سیرت وحسین کمال

ای حریم تو احسن المأمن
وی مدیح تو افضل الاعمال

دم زتو می زنیم در همه دم
یاد تو می کنیم در همه حال

ای که یادت نمی رود از یاد
پدر ومادرم فدای تو باد
--
فاطمه زاده و علی حسبی
علوی زاد و فاطمی نسبی

کرمت شامل رجال و نساء
حرمت مستجار شیخ ونبی

ای ملقب به زین أب زینب
تو سزاوار اینچنین این لقبی

زینبت خوانده است گرچه خدا
به خدا زین جد و ام وابی

ای تو آئینة صفات حق
عفت تام، عصمت مطلق
--
خطبه هایت مبلغ مکتب
گریه هایت مروج مذهب

از تو باید سرود در هر روز
بر تو باید گریست در هر شب

چه بگویم که در رسالة عشق
عشق فتوا دهد بر این مطلب

با ادب با وضو بباید برد
نام علیا محذرة زینب

وه که نامت به وحی تمثیل است
زانکه نام آور تو جبریل است
--
ای خداوند عشق یا زینب
عبد در بند عشق یا زینب

گر نبود عشق تو جدا می گشت
بند از بند عشق یا زینب

زیر و رو کرده ایم کون ومکان
نیست مانند عشق یا زینب

عشق اگر عشق توست ما همه ائیم
آرزومند عشق یا زینب

کیستی ای به عشق سنگ محک
عشق را با تو هست حق نمک
--
عقل، مجنون توست سیدتی
عشق مفتون توست سیدتی

ماندگار است تا ابد اسلام
لیک مدیون توست سیدتی

حج و صوم وصلوه وخمس وزکات
همه مرهون توست سیدتی

نه فقط کربلا و کوفه وشام
کعبه ممنون توست سیدتی

همه هستی خود فدا کردی
دین خود را به دین ادا کردی
--
محو صبر تو حضرت ایوب
مات اشک تو یوسف ویعقوب

یاد تو درضمیر جان محفوظ
نام تو در کتاب دل مکتوب

گرد و خاک حریم پاک تو را
حور با گیسویش کند جاروب

توئی آنکس که بس مصیبت دید
شد به ام المصائبی منصوب

چه مصائب که پیر کرده تو را
بلکه از عمر سیر کرده تو را
--
آنکه از بار غم خمیده توئی
داغ بر روی داغ دیده توئی

آنکه هم بوده مادر دو شهید
هم شده مادرش شهیده توئی

آنکه از خیمه گاه تا گودال
همة راه را دویده توئی

آنکه فریاد وا حسینایش
از زمین بر فلک رسیده توئی

توئی آن زن که رفت مردانه
کوفه زندان و شام ویرانه
--
توئی آن بانوئی که فاضله بود
بری از نقص بود و کامله بود

توئی آن بانوئی که در دل شب
گرم راز و نیاز ونافله بود

توئی آن بانوئی که بر لب او
نه گلایه نه شکوه نه گله بود

توئی آن بانوئی که چل منزل
در اسیری امیر قافله بود

راه را با حسین کردی طی
تو به محمل، حسین بر سر نی
--
چون که می رفتی ای علی رفتار
به سوی قبر احمد مختار

تا حریم رسول اکرم بود
پیشگاه تو حیدر کرار

هم حسن همرمت بدی ز یمین
هم حسین از پیت شدی ز یسار

تو کجا روی ناقة عریان
تو کجا بین کوچه و بازار

خاطر عاطر تو آزردند
بزم نامحرمان تو را بردند
--
ای مهین جلوة دلارائی
وی بهین اسوة شکیبائی

ما همه ذره و تو خورشیدی
ما همه قطره و تو دریائی

ای وجودت مطاف درد وغم
در لقب کعبه الرزایائی

آنهمه داغ دیدی و گفتی
من ندیدم به غیر زیبائی

همه مبهوت ومات بینش تو
آفرین ها بر آفرینش تو
--
گر شود صبر با تو رو در رو
پیش پای تو می زند زانو

صابران را تو برترین اسوه
شاکران را تو بهترین الگو

درد جان را محبتت درمان
زخم دل را ولایتت دارو

ما فقیر تو و تو مستغنی
ما گدای تو تو شهبانو

هر چه هستیم خوب یا که بدیم
چنگ بر تار معجر تو زدیم
--
من کجا مدح دخت دخت رسول
ناز پروردة علی و بتول

ای عقیله میان هاشمیان
عاجز از درک تو تمام عقول

تا بیایم به آستان بوسی کی
به من می دهی تو اذن دخول

به سر آمد مدیحه و پایش
بزن از راه مهر، مْهر قبول

(تربتم) لیک کمترم از خاک
باد ارواح العالمین فداک


جواد هاشمی


1395/11/12
صفحه قبل صفحه بعد