شام، روشن از جمال زینب کبراستی
سر به زیر افکن که ناموس خدا، اینجاستی
کن تماشا آسمانِ تابناک شام را
کآفتاب برج عصمت، از افق پیداستی
آب گردد زَهره ی شیران در این صحرا، مگر
دختر شیر خدا، خفته در این صحراستی؟
در شجاعت چون حسین و در شکیبایی حسن
در بلاغت چون علیّ عالیِ اعلاستی
نغمه مرغ حق از باغات شام آید بگوش
مرغ حق را، نغمه شورانگیز و روح افزاستی
کرد روشن با جمالش، آسمان شام را
کز فروغ چهره گویی زُهره ی زهراستی
قاسم رسا
89/10/27
صفحه قبل
صفحه بعد