Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)


چو دید تشنه ی لب های خشک او دریاست
به آب خیره شد و ناله اش زدل برخواست

که آب! از چه نگر دیدی ازخجالت آب؟
تو موج می زنی و تشنه یوسف زهراست

ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر
ز یک طرف به حرم بانگ العطش بر پاست

قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم
که در تو عکس لب خشک سید الشهداست

ز خون دیده ی من روی موج بنویسید
که از تمامی اطفال تشنه تر سقّاست

خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم
سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست


درون بحر همه ماهیان به هم گویند
حسین تشنه و سیراب وحشی صحراست

نوشته اند به لب های خشک من ز ازل
که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماست

ز شیر خواره برایت پیام آوردم
پیام داده که: ای آب غیرت تو کجاست؟


صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنو
که موج آب هم این طرفه بیت را گویاست

سلام خالق منّان سلام خیرالنّاس
سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس

غلام رضا سازگار


1392/7/18
صفحه قبل صفحه بعد