Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت علی اصغر (ع)


دانلود سبک

اوّلین روز است که بی گهواره می گردی علی
یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی

آخرین باری که بستم بند این قنداق را
بر دلم افتاد دیگر بر نمی گردی علی


خنده ات شرمنده می سازد پدر را گریه کن
بس کن این لبخند، اشکم را در آوردی علی

زانویت را جمع کردی بسکه پیچیدی ز تیر
دست ها را مشت کردی بسکه پر دردی علی

باز کن از ساقه ی این تیر انگشتان خود
نیست همبازی تو بی چاره ام کردی علی

بی تعادل هستی و ماندم چگونه با سرت
حجم تیر حرمله را تاب آوردی علی

می زنی لبخند و پیدا می شود سرهای تیر
عاقبت دندان شیری هم در آوردی علی


حسن لطفی


1395/7/30
صفحه قبل صفحه بعد