بچه ها دست بابا خونی شده
گمونم شش ماهه قربونی شده
عباشو به روی اصغر کشیده
گمونم خیلی خجالت کشیده
اینقده گریه نکن هیچ کی جوابت نمیده
غیر تیر حرمله هیچ کسی آبت نمیده
مادرت شیر نداره تو که اینو خوب میدونی
چرا هی زبونتو دور لبت می گردونی
آسمون ابری شده یا چشم من تار می بینه
بارونه یا اشک تو به روی لبهام می شینه
25/7/1387
صفحه قبل
صفحه بعد