ای ولی خدا سلام علی
حجت کبریا سلام علی
خاک ذریه ی بتولم کن
روسیاهم،بدم، قبولم کن
زائر درگه شما هستم
زائر ار نیستم گدا هستم
تو کریمی من کدات علی
به امیدی زدم صدات علی
عشق مولی الموالیم باشد
هستیم دست خالیم باشد
دست خالی و بار سنگین است
کل سرمایه ی گدا این است
تو که در هر دلی بود حرمت
تو که قاتل خجل شد از کرمت
کی زنی دست رد به سینه ی ما
ای تولای تو سفینه ی ما
کیست جان رسول غیر از تو
کیست زوج بتول غیر از تو
کیست غیر از تو جان پیغمبر
کیست جز تو کننده ی خیبر
کیست مقصودِ کعبه غیر از تو
کیست مولود کعبه غیر از تو
به نماز و دعای نیمه شبت
به مناجات و اشک و تاب و تبت
به اذان شب شهادت تو
به خلوص تو و عبادت تو
به نوای دل شکسته ی تو
به جبین به خون نشسته ی تو
به صدای دعا و زمزمه ات
به حسین و حسن به فاطمه ات
حال کز مرحمت رهم دادی
جای در پرتو مهم دادی
وقت مردن بیا به دیدارم
به خدا من فقط تو را دارم
نخل 4 ص 129
90/4/1
صفحه قبل
صفحه بعد