اى غایب از نظرها کى مى شود بیایى
ما را ز غم رها کن بر درد ما دوایى
اى حُسن بى نظیرت کرده مرا اسیرت
نادیده در کمندم دردا از این جدایى
من در خیال خالت در حسرت نگاهم
ترسم که طى شود عمر اى نازنین نیایى
خود باعث حجابم بس که دلت شکستم
شرمنده ى تو هستم تو غایب وفایى
شکرا که این سعادت بر من شده عنایت
این تاج افتخارم داده به من بهایى
جانا به جان زهرا بر»سالکت« نگاهى
ثابت قدم بماند در راه کبریایى
1388/11/29
صفحه قبل
صفحه بعد