چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا (2)
چرا یک شب نمیآیی به خوابم یابن زهرا
تویی ماه منیرم به گیسویت اسیرم
از آن ترسم که آخر ز هجرانت بمیرم
حبیب منی، طبیب منی، بیا درمان دردم
کجا جویمت، چو گل بویمت بیا دورت بگردم (2)
دل من بر سر زلفِ تو دارد آشیانه (2)
نمیدانم چرا از من نمیگیری نشانه
بگو با من کجایی، چرا از من جدایی
گمانم یابن زهرا نجف یا کربلایی
به رویت قسم، به مویت قسم، گرفتار تو هستم
که با نقد جان، من بینشان، خریدار تو هستم (2)
1389/7/27
صفحه قبل
صفحه بعد