بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم
لاله از رخسار تو چیدم ولی شناختم
همچو گل کز دیدن خورشید میخندد به صبح
بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم
کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو
آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم
در کنار مسجد کوفه تو را گفتم سلام
پاسخ از لبهات بشنیدم ولی نشناختم
در حریم ساقی کوثر تو را گفتم سلام
پاسخ از لبهات بشنیدم ولی نشناختم
در کنار مرقد شش گوشه جدت حسین
خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم
ای دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب
پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم
در منی پیش تو بنشستم ندانستم تویی
با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم
در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت
از نفس های تو بوییدم ولی نشناختم
سجده بر پای تو آوردم نگفتی کیستم
چهره از خاک تو پوشیدم ولی نشناختم
غفلت میثم ببین یک عمر رخسار تو را
در همه آیینه ها دیدم ولی نشناختم
حاج غلام رضا سازگار
1389/8/3
صفحه قبل
صفحه بعد