Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام


چشمم به جز بروی تو بینا نمی شود
مایل به سیر و گشت و تماشا نمی شود

عالم اگر به طنز شود چون تو نیستی
لبهای من به خنده دگر وا نمی شود

خواهان حرکتیم ولی غیر ممکن است
پایی که سست گشت توانا نمی شود

با جان و دل قبول نمودیم بار عشق
گفتیم پشتمان که دگر تا نمی شود!

غافل از اینکه عارضه عشق در جهان
تنها غمی بود که مداوا نمی شود

آنگه به اشتباه خود آگه شدم که هیچ
راهی برای فیصله پیدا نمی شود

حالا نه اینکه پشت من از دوریت خمید
طوری خمیده است که بالا نمی شود

یار غریب، این کلام تو در خاطرم پرید
حق با تو بود، فاصله معنا نمی شود


1389/8/20
صفحه قبل صفحه بعد