حدیث حُسن تو را گفتم و حَسن باشد
وگرنه شاعر تو کی کسی چو من باشد؟
غریبی تو عجیب است یا حسن که تویی
کسی که در وطن خویش بی وطن باشد
غریبی تو و حیدر دلیل خوبی بود
که نام دیگر مولا ابالحسن باشد
کسی نبود که مرد جدال با تو شود
عجیب نیست اگر قاتل تو زن باشد
به حرمت کفن پاره پاره ات آقا
برادر تو نباید که بی کفن باشد
هزار حرمله تشییع کرده است تو را
مدینه نقطه ی پیوند تیر و تن باشد
حسین نیز کریم است مثل تو یعنی
بناست در دل گودال بی کفن باشد
تو صلح کردی و این اتفاق حکمت داشت
که نوجوان تو یک روز صف شکن باشد
تو را به گونه ی دیگر میاورم به قلم
اگر نوشتن تاریخ دست من باشد
حسین زحمت کش
1398/6/1
صفحه قبل
صفحه بعد