ته گودال پیکری مانده؟
که بگوییم برداری مانده؟
گفت بهتر که از جلو نبرید
بی گمان راه بهتری مانده
چقدر نامرتبت کردند
پیکری نیست پیکری مانده
چقدر غارت تو طول کشید
یک نفر رفته دیگری مانده
تازه این سهم تا کوفه است
از تن تو اگر سری مانده
گر چه بیرون کشیدم از بدنت
ولی این تیر آخری مانده
فرضم این است پیرهن داری
با همین فرض! معجری مانده
نه عقیق برادری... حتی
نه طلاهای خواهری مانده
علی اکبر لطیفیان
1390/9/15
صفحه قبل
صفحه بعد