تیرستم چو بر دل سلطان دین رسید
بس بی امان به قلب رسول امین رسید
نه طاقت سواری و نه حالت نبرد
یکباره جسم اطهر او بر زمین رسید
تنها نه این خدنگ به قلبش رسید و بس
تیر دگر بر آن گلوی نازنین رسید
دشمن پیاپی آمد و دیگر مگو چه کرد
دیگر مگو که زخمِ چنان و چنین رسید
زآن جسم چاک چاک، عدو دست برنداشت
ضربت فزون زحد، به امام مبین رسید
جبریل بود و دید از آنان چو این ستم
زد صیحه آن چنان که به عرش برین رسید
آدم فغان و ناله همی داشت در جنان
بارید خون زدیده که بر ماء و طین رسید
سید موسی سبط الشیخ
1394/8/2
صفحه قبل
صفحه بعد