گرچه روزی تلختر از روز عاشورا نبود
آنچه ما دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود
عشق میفرمود: «باید رفت»، میرفتند و هیچ
بیمشان از تیرهای تلخ و بیپروا نبود
خیمه ها از مرد خالی میشد، اما همچنان
اهل بیت عشق در مردانگی تنها نبود
آفتاب ظهر عاشورا به سختی میگریست
کودکان لبتشنه بودند و کسی سقّا نبود
آسمان میسوخت از داغی که بر دل داشت، آه
کودکی آتش به دامن میشد و بابا نبود
کاروان کمکم به سمت ناکجا میرفت و کاش
بازگشتی این سفر را باز از آنجا نبود
شفیعی
89/9/25
صفحه قبل
صفحه بعد