ای نثارت اشک پیوسته
تشنه لب بار سفر بسته
یا اخا آهسته آهسته
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
--
ای قیامت قد و بالایت
ای به قامت چشم زهرایت
تاکند زینب تماشایت
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
--
ای جمالت شمع محفل ها
ای به دنبالت همه دل ها
می روی در بین قاتل ها
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
--
نیزه ها گریان بر احوالت
تیر دشمن ها پر و بالت
زینب و زهرا به دنبالت
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
--
ای سرشکم وقف دیدارت
بین دشمن می شوم یارت
جای عباس علمدارت
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
--
اصغرت در موج خون خواب است
دخترت در خیمه بی تاب است
تشنه ی یک جرعه ی آب است
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
--
صبر کن دور سرت گردم
جانشین اکبرت گردم
در غریبی لشگرت گردم
ای همه هست من مرو از دستِ من
ای حسینم، ای حسینم
غلام رضا سازگار
1390/12/17
صفحه قبل
صفحه بعد