دربین آغوشم (سرذولجناحت)3
با اشک من غوغا (شده خیمه گاهت)3
دامن کشان رفتی (دلم زیر و رو شد)3
چشم حرامی با (حرم روبرو شد)3
به دنبالت تا میدان دویدم
من کمی آهسته تر که بریدم من، (بریدم من)2
رحم کن به خواهرت(مراهم ببر)2
حسین جان مادرت (مراهم ببر)2
--
پا در رکاب و دل(به دریا سپردی)3
چشمان زینب را (به سینه فشردی)3
بیا قبل از رفتن ای کس و کارم
به حلقومت یک بوسه بدهکارم، (بدهکارم)2
غریب تشنه لب (مراهم ببر )3
رسیدجان من به لب (مراهم ببر)3
دامن کشان رفتی (دلم زیر و رو شد)3
چشم حرامی با (حرم روبرو شد)3
1390/7/2
صفحه قبل
صفحه بعد