Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام


یا حسین و یا حسین 2

روی تل زینبیه یک نگاه
خواهرت را می کشد تا قتلگاه

این همه همچون ستاره زخم تن
این همه تیر و سنان در یک بدن

ای گلم از چه به خون رنگت زدند
پیش چشم زینبت سنگت زدند

گاه با تیغ و گهی با نیزه ها
پیکرت را می کنند از هم جدا

هر طرف یک قطعه از این جسم پاک
زینبت جوید تو را در بین خاک

فاطمه شد شاهد این منظره
دشنه ی شمر لعین بر حنجره

آن چه راست را جدا از تن نمود
ضربه هایی بیش از ده ضربه بود

چکمه ی شمر لعین روی تنت
مادرت شد شاهد جان کندنت

دید زهرا صحنه قتل تو را
سخت تر از ماجرای کوچه ها

دید مادر بر زمین افتاده ای
پیش چشم فاطمه جان داده ای

قتلگاهت پر ز آه فاطمه ست
مقتل تو قتلگاه فاطمه ست

تا که زینب روی تل خون رسید
همچو مادر پشتش از داغت خمید

گفت : شد خاک عزایت بر سرم
ناله زد وای ای غریب مادرم

یا حسین جان ای غریب کربلا
عاقبت از زینبت گشتی جدا

با جدایی ات مرا هم می کشی
خواهر خود را از این غم می کشی

لشگری در پیش من صف می زنند
از برای قتل تو کف می زنند

شد چنین مهمانی اهل عراق
سهم تو ذبح است و سهم من فراق

آه ای قربانی آل نبی
تو همه دار و ندار زینبی

زینت دوش نبی بودی ولی
روی خاکی ای حسین بن علی

روی رمل و خاک و خون جای تو نیست
بر تن تو این همه سرنیزه چیست؟

وای من مانده به جسمت تیرها
جای زخم نیزه و شمشیرها

تا نظر بر قتلگاهت می کنم
دیده را نظر نگاهت می کنم

الامان در پیش چشم خواهرت
شمر آمد روی دامانش سرت

راس خونینت به دست شمر بود
چشم مشکینت ز زینب دل ربود

دیده ام نعل ستوران بر تنت
تاخته بر جسم بی پیراهنت

پیرهن را هم به غارت می برند
خواهرت را بر اسارت می برند

رفتی و من مانده ام با شور وشین
کاش می گشتم فدایت یا حسین

89/05/30

صفحه قبل صفحه بعد