Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت رقیه (س)


سر من هم به هوای سر تو افتادست
بال پروانه به پای پرِ تو افتادست

قول دادم به همه گریه برایت نکنم
چه کنم! چشم، به چشم تر تو افتادست

قدر یک دشت کبودست و تنش تب دارد
از روی ناقه اگر دختر تو افتادست

من از این روی زمین خورده ی خود فهمیدم
آسمان یاد غم مادر تو افتادست

دامنم سوخته بابا ولی آرام بخواب
بالشت دست من و بستر تو افتادست

جان من بر لب و لب های تو را می بوسم
از نفس هم نفس آخر تو افتادست


محمد امین سبکبار


1394/6/17
صفحه قبل صفحه بعد