Back Home

اشعار محمل

حضرت زهرا سلام الله علیها


نیش مسمار اگر لب به سخن وا می کرد
پرده از راز غم فاطمه بالا می کرد

آستان در اگر حقّ تکلّم می داشت
دشمنان را همه زان واقعه رسوا می کرد

مجری توطئه اهل سقیفه که ز خشم
در آتش زده را با لگدش وا می کرد!

دوخت بر سینه ی زهرا در آتش زده را
زینب از پشت در این صحنه تماشا می کرد

بین دیوار و در خانه به زهرا چه گذشت؟
کز خدا مرگ به صد ناله تمنّا می کرد

به چه جرمی گل امّید علی پرپر شد؟
خصم بدکیش چه با شاخه ی طوبی می کرد؟

سند غربت و مظلومی زهرا و علی
محسن آن غنچه ی پرپر شده امضا می کرد

داد بر اهل ولا درس فداکاری را
آن که یاری ز علی یکّه و تنها می کرد

گه ز بازو و گه از پهلوی بشکسته و گاه
شکوه از ضربت آن سیلی اعدا می کرد

بعد از آن واقعه ی تلخ فدک تا دم مرگ
بر علی صورت نیلی شده اخفا می کرد
1390/12/23
صفحه قبل صفحه بعد