کسی تو مدینه، به یاری ما نمی رسه
چه قیامتی، صدا به صدا نمی رسه
یه طرف آتیش دل، یه طرف آتیش هیزم
یه طرف گریه ما، یه طرف خنده ی مردم
---
در آتیش گرفته، روی گل پر پر افتاد
بوسه های سرخ آتیش، رو چادر مادر افتاد
---
تنها امانت رسول خدا تو خطر
کسی نمی دونه، تو دل بابا چه خبر
میکشن طنابی، که بازوی بابام و بسته
یه طرف چهل نفر، یه طرف یک زن خسته
سایه ها سد راهش، تا که برسه به خونه
چادرش و می تکونن، با قلاف و تازیونه
---
در آتیش گرفته روی گل پر پر افتاد
بوسه های سرخ آتیش، رو چادر مادر افتاد
---
به عاقبت این حادثه نیگاه نمی کنه
هر چی میزننش علی رو رها نمی کنه
یه طرف جهنمه، یه طرف بهشته بارون
یه طرف مردم و سنگ یه طرف لیلی و مجنون
بیا برگرد به خونه، تا شاید آروم بگیری
آخه داری پیش چشمم، توی کوچه ها میمیری
89/10/20
صفحه قبل
صفحه بعد