ستاره ی عشق علی مشو خاموش
حبیبه ی داور من مرو از هوش
نمی رسد ناله و آه تو برگوش
مکن من و کودکانم را سیه پوش
مرو قرار حیدر
بمان کنار حیدر
من و این تاب و تب تو
چه کنم با زینب تو؟
تو می روی اما من و تنهایی
علی به لب دارد دم زهرایی
دم تو روز آخر
حسین غریب مادر ...
1390/2/8
صفحه قبل
صفحه بعد