فرمانده کل کائنات است حسین
معنای نماز و صلوات است حسین
ای آنکه برات کربلا می خواهی
در دست کرامتش برات است حسین
نامش به زبان به چه گوارا باشد
در کام چو مزه ی نبات است حسین
خضر از دو لب عشقِ حسین مِی می زد
والله قسم آب حیات است حسین
غم می خوری از مشکل خویش ای انسان
والله کلید مشکلات است حسین
ذرات جهان ذکر حسین می گویند
زیر ید او کل کُرات است حسین
کن گریه ز داغ و الم و درد حسین
لب تشنه ی در پیش فرات است حسین
گر از گنه خویش شدی خسته بدان
نورانیت هر ظلمات است حسین
رو سوی خیام و هیئات آور دل
ذکر همه ی این هیئات است حسین
در وقت وفاتت که رسد بر دادت
والله که کشتی نجات است حسین
گر مهدی ز انفاس خودش نفحه زند
ذکر همه ی این نفحات است حسین
یک عمر حسین گفته ام ان شاء الله
ذکر لب من وقت وفات است حسین
ای مدعی عشق حسین این را دان
عامل به نماز و به زکات است حسین
جعفر ابوالفتحی
1395/6/1
صفحه قبل
صفحه بعد