Back
Home
اشعار محمل
اشعار حضرت مسلم (ع)
صفحه اصلی
مسلم
1
کوچه کوچه می روم شاید کسی پیدا کنم
ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین
به جای دسته گل، خون گلویم وقف دامانت
یارب این شهر چه شهری ست که صد یوسف دل
کوفه را با تو حسین جان سر و پیمانی نیست
تشنه ام تشنه ولی آب گوارایم نیست
بنویسید مرا یار اباعبدالله
ای فخر من دلشده از خاک در تو
کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
پیک مجروح تو شرمنده ات آقا شده است
جان بر کف بازار توام یوسف زهرا
به شهر کوفه گشتم بی کس و بی یار، می گریم
باور نمی کردم گذرها را ببندند
دخترِ فاطمه! بازار! خدارحم کند
فریاد من ز گوشه ی دارالاماره است
صبح شد یک طرف سرم افتاد
تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد
1