Back Home

اشعار محمل

اشعار امام صادق علیه السلام


دین از تو پدیدار شده حضرت صادق
شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق

از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند
انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق

دانشگاه شیعه که وجودش همه فخر است
از توست، گوهر بار شده حضرت صادق

تا یاد کنم ظلم پر از کینه ی منصور
آن جا بصرم تار شده حضرت صادق

یک لحظه نیاسود مطهر گلِ جسمت
چون دم به دم آزار شده حضرت صادق

آن شب که در راز نشستی بَرِ معبود
دشمن ز تو بیزار شده حضرت صادق

آمد که تو را زخم زند بین امارت
جدّت که تو را یار شده حضرت صادق

لیکن چه گریز از غم همدردی مادر
در کوچه گرفتار شده حضرت صادق

چون فاطمه بنشست به خاک غم و غربت
افتاده به دیوار شده حضرت صادق

آمد نظرش مادر خود گفت سؤالی
او را که مددکار شده حضرت صادق؟

فطرش چو شنیدش غم تو ای گلِ زهرا
عمریست عزادار شده حضرت صادق
1390/7/1
صفحه قبل صفحه بعد