Back Home

اشعار محمل

اشعار امام صادق علیه السلام


داغ صادق شرر سینه ام افروخته کرد
جگرى سوخته یاد از جگر سوخته کرد

جگرى سوخته کز داغ بر افروخته بود
باز هم از اثر زهر جفا سوخته بود

بر جگر آن که ولایت به موالى همه داشت
محنت کشتن اولاد بنى فاطمه داشت

آن امامى که لواى شرف افراخته بود
زهر منصور به جانش شرر انداخته بود

آه از آن روز که بگرفت ز طاغوت زمان
آتش از چار طرف خانه او را به میان

وندر آن خرمن آتش، ولى رب جلیل
راه مى رفته و می گفت منم پور خلیل

شعله را چون به در خانه تماشا مى کرد
یاد آتش زدن خانه ی زهرا مى کرد

آن که هم ظاهر و هم باطن ما مى داند
با دلش زهر چه کرده است خدا مى داند

چارمین قبله ی عشق است به دامان بقیع
رونق دیگر از او یافت گلستان بقیع

سید رضا موید


1391/06/20
صفحه قبل صفحه بعد