Back
Home
اشعار محمل
امام حسین علیه السلام
صفحه اصلی
شام غریبان
طفل صغیری ز حسین گم شده
خودم دیدم زبالای بلندی
تو زیر پا رفتی ولی بیچاره زینب
پرده بر میدارد امشب، آفتاب از نیزه ها
ملک را زین مصیبت اشک غم در دامن است امشب
خیام آشنا از آتش بیگانه می سوزد
کشتگان عشق بی غسل و کفن خوابیده اند
آنچه ما دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود
عصر عاشورا کنار خیمه های سوخته
حسین من مگر کفن نداره واویلا واویلا
به بزم گریه همرنگ غروبم
منم زینب که از روز ازل تا زاده ام مادر
دلم در حلقه ی ماتم، به یارب یارب است امشب
خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده
بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود
هر سو فتاده پیکر آن گل عذارها
اگر صبح قیامت را شبی است، آن شب است امشب
آتش اگر چه صبح عطش پا گرفته بود