Back
Home
اشعار محمل
امام زمان (سلام الله علیه)
صفحه اصلی
صفحه :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
گفتم: شبى به مهدى
دید مجنون را یکی صحرا نورد
من درد فراق یار دارم
خوشتر از وعده ی دیدار
هر شب بیادت ای دوست
اگر بدیده ی ظاهر ترا نمی بینم
مهدی بیاید
در حسرت یک نگاه تا کی
سینه ای سوخته از
صبح نور نزدیک است
نادیده دل دادم به تو
عمری به گریه خواندم
گل با صفاست اما
بیا باین الحسن دردم دواکن
روضه ی عباس می خوانم بیا
عجل علی ظهورک
با خدا کنی آقا
این جشنها برای من آقا نمی شود
بیا! و گرنه در این انتظار
جمعه ها طبع من
دلم کاری به آب و گل ندارد
ای وجودت برتن بی جان عالم
ای که تویی آرام دلم
خبرت هست که بی روی تو
ای آفتاب آینه دار جمال تو
---
صفحه :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10