Back
Home
اشعار محمل
اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)
صفحه اصلی
ابالفضل العباس
1
2
گُلهای خشک بی تو مسیحا ندیده اند
ای علمدار کربلا عباس
چو دید تشنه ی لب های خشک او دریاست
اگر گم کرده ام راه حرم را
رب الارباب همه عالمیان عباس است
کلید قفل مشکل هاست، عباس
دارد زمان آمدنت دیر می شود
با یاد عطش در غزلم همهمه افتاد
لذتم هست که دستم به رهت افتاده
خورشید بَرَد سجده به خاک در عباس
این پهلوان با وفا آخر زمین خورد
برخیز ای ستون حرم وقت خواب نیست
دریا صدا زد ای لبت عطشان، من آبم
ای مشک نریز آبرویم
عشاق چون به درگه معشوق رو کنند
آماده باش مقصد ما در سفر یکی ست
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
افتاد دست راست خدایا ز پیکرم
مَپسَند ای امید من و میر لشگرم
تا می شود ز چشمهی توحید جو گرفت
آن جا که صحبت از ادب اولیا کنند
امّ البنین شدم که شوم یاور حسین
1
2