Back
Home
اشعار محمل
مصائب شهادت امام حسین (ع)
صفحه اصلی
مصائب شهادت
نه سید الشهدا بر جدال
از حرم تا قتلگه زینب صدا مى زد حسین
او می دوید و من می دویدم
دوبیتی
چون زخم های روی تنت گریه ام گرفت
خودم دیدم که صحرا لاله گون بود
آه از آن روز که جان از تن خواهر می رفت
آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود
دوبیتی
کم کم غروب واقعه از راه می رسید
ته گودال پیکری مانده؟
ببین سیاه تر از شب تمام دنیا را
شد غرق خون زغم دل غم پرور حسین
ز بس که نیزه نشسته به جسم پرپر تو
در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی
دوبیتی
رنگ غربت به سرِ موی سپیدم افتاد
مادر! بیا به حال حسینت نظاره کن
شورش روز قیامت به جهان برپا بود
چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود
آی گلچین گُلِ من لایقِ جز دیدن نیست
این همه راه دویدم به سوی دلدارم
ظاهراً جد اطهرش هم بود
پیکر قرآن، نشان تیرهاست
زینت دوش پیمبر تو چرا بی کفنی
لشگری آمده تا سهم غنیمت ببرد
بوریا پوش شد آخر بدنش را بردند
دیدم غمت ای دلبر، ای کاش نمی دیدم
تیرستم چو بر دل سلطان دین رسید
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
دوباره روضه ی آخر خدا به خیر بکند
غیر از این خاک بلاکَش، وطنی نیست تو را
دور گودال ازدحامی شد