Back
Home
اشعار محمل
اشعار شب عاشورا
صفحه اصلی
شب عاشورا
امشب شهادت نامه ی عشاق، امضا میشود
خدا کند نرود امشب و سحر نشود
منای عشق را حال و هوای دیگر است
بگذار تا بمیرم و تنها نبینمت
هر که سرباز خدا نیست نماند، برود
شب است و بوی جدایی ز کربلا آید
بگذار تا بمیرم و تنها نبینمت
از این کویر چرا عطر سیب می آید؟
پاسبان خیمه ی ناموس دین
امشب سپاه حق و باطل صف کشیدند
از خون زمین دریا شود امشب اگر فردا شود
شبِ آخر بگذار این پَر من باز شود
امشب عزیز فاطمه مهمان خواهر می شود
امشب است آن شب،که بر پا شور محشر می شود
شیعیان فردا حسین بی یار و یاور میشود
امشب حسین دارد وداع، با اهل بیت مصطفی
امشب شكوه لافتي را، به سيماي علي اكبر بيند
کار عطش در خیمه ها بالا گرفته
امشب ای مردم غفلت زده، مهلت بدهید
شب است و بوی جدایی ز کربلا آید
امشب است آن شب که فردا از جفای ظالمان
اینک حسین است و شب راز و نیازش
بیا که گریه کنم لحظه های آخر را
شب است و خیمه ها از تاب رفته
امشب شب تجدید پیمان با حسین است
آن شب که بودی انتخاب ظلمت و نور
من از آتش زدن بال و پرت میترسم