Back
Home
اشعار محمل
اشعار حضرت علی اکبر (ع)
صفحه اصلی
علی اکبر
2
من نگویم مرو ای ماه برو
این علی بن حسین بن علی حیدر نیست
به عزم جان فشانی، جانب میدان پسر میرفت
تا کفن بر قد وبالای رسایت کردم
اندر آن دم که علی جانب میدان می رفت
سلام ما به حسین و به پاره ی جگرش
دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم
گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
میزند نیش سکوتت به دل من پسرم
ای مرتضی خصایل و احمد شمایلم
ای که در حسن و خرد، شهره ی عالم بودی
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
خاک بر معجر بانوی حرم می ریزی
ناباورانه می برم ای باورم تو را
مُردم ز بس که بر بدنت بوسه می زنم
خواهم اگر به آن قد و بالا ببینمت
این بیابان جای خواب ناز نیست
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
ای قد تو سرو ریاض حسین
تا به میدان ز حرم اکبر رفت
اشکم از وضعیت دل شکنت می ریزد
جای برگشتن به خیمه، رفت سوی کوفیان
الوداع گفت و رفت و بابا ماند
واژه های تنت از رحل دو دستم افتاد
با سر ِنیزه تنت را چه به هم ریخته اند
قصد کرده است تمام جگرم را ببرد
انگار بنا نیست سری داشته باشی
فروغ چشم من از چشم نیزه ها افتاد
برسان زود جوانان حرم را عباس
دل ز قرص قمر خویش کشیدن سخت است
2